به وبلاگ علی شهریور خوش آمدید ...

🐟 🅰️Li 👑 SH 🐟

دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۵۲ ب.ظ

در سرزمینی  زیبا و سر سبز
ماهیگیرجوانی بود که هر روز
با
قلابی که  نوکش راست بود
به
ماهیگیری میرفت
و
نمی توانست چیزی بگیرد
همه به او می گفتند : ای دیوانه
باید با قلاب کج ماهی بگیری
و او میگفت :
قلاب من
یک قلاب مخصوص است
او هرروز این کار را
تکرار می کرد
تا خبر
دیوانه بازیش در
تمام شهر پیچید و در نهایت
خبر به
دختر پادشاه رسیدکه
علاقه ی شدیدی به ماهیگیری داشت
 دختر پادشاه به سربازان دربار
امر کرد : بروید و این جوان لجباز
را نزد من بیاورید تا ببینم

داستان از چه قرار است !
به دنبال
او رفتند،  اما
ماهیگیر جوان گفت:
بروید و بگویید که
وقت ندارم
و میخواهم ماهی بگیرم
دخترپادشاه از جدیت او در کارش
بسیار
متعجب و کنجکاوتر شد !!
و
تصمیم گرفت تا خودش
به دیدن
ماهیگیر برود
دختر پادشاه  وقتی به نزد او رفت
از او پرسید: ای
جوان دیووانه
همه ی شهر را مسخره ی
خود کردی،
زود به من بگو
با آن قلاب راست 
چگونه میخواهی ماهی بگیری ؟!!!
ماهیگیر جوان گفت: 
ای
شاهدخت والا مقام
اگر به کلبه ی کوچک من
قدم رنجه فرمایید، درآنجا راز این
داستان را برایتان خواهم گفت
پرنسس جوان این دعوت را پذیرفت
و با آن جوان به کلبه ی کنار دریاچه رفت
مرد ماهیگیر وقتی در کلبه را بست
با فندکش چند عدد شمع روشن کرد 
عود هندی خوش بویی را سوزاند
و
شاخه رز سفیدی به دست گرفت
و رو به
پرنسس کرد و گفت :
من سالها ست که
عاشق
و دلباخته ی تو شده ام
ولی
دستم از تو بسیار کوتاه بود
ماهی
بهانه بود در واقع من
میخواستم
تو را صید کنم
و به اینجا بیاورمت
حالا همگان خواهند فهمید 
که با
قلاب کج ، آدم میتواند
در
نهایت چند عدد ماهی بگیرد
ولی با قلاب
سر راست

آدم میتواند دختر پادشاه رو  بگیرد
ای فرشته ی 
زیبارو آیا حاضری
معشوقه و فرمانروای
قلب پاک من باشی ؟
دختر پادشاه از هوش و
شجاعت و شیرین زبانی
آن جوان بسیار خوشش آمد
و
بی اختیار لبخند ملیحی
روی لبانش نشست

مردجوان با دیدن این صحنه
جوگیر شد
و در حالی که
همه چیز
به خوبی پیش میرفت
تصمیم گرفت پایش را
از
گلیمش درازتر کند

گزارشها حاکی از این است
که
ابتدا صدای جیغ  بنفش پرنسس
و سپس صدای سـیلی محکمی
در اطراف دریاچه طنین انداز شد
و دیگر تا
به امروز خبری از
سرنوشت آن مردجوان در دسترس نیست

و ضرب المثل چنان میزنم در گوشت
قلاب راستت کج بشه
¿  تا سالها
بر
سر زبانها افتاد.

----------------------------
پ.ن : از برای چیست این شتاب !!؟
قافله را آهسته بران ...