در فرانسه مردی قدرتمند
که رئیس کل مافیا بود
برای تفریح خود تمساح زنده
خریداری میکرد
و آنها را در استخر بزرگ
پشت خانه اش پرورش می داد
این مرد ثروتمند همچنین
یک دختر زیبا و جذاب داشت
یک شب این مرد میلیونر
مهمانی بسیار با شکوه و بزرگی
ترتیب داد و در شب مهمانی
رو به مهمانان کرد و گفت :
مهمانان گرامی ، خانمها و آقایان
من امشب یک پیشنهاد عالی
برای تمام مردان مجرد دارم
اگر کسی بتواند در
استخر تمساح های من شنا کند
و خودش را زنده به آن
طرف استخر برساند
من یک میلیون دلار پول نقد
یا اجازه آشنایی و ازدواج با
دخترم را به او جایزه می دهم
بعد از گفتن این جملات
سکوتی سنگین و پر از دلهره
در مهمانی حاکم شد
که ناگهان صدای پریدن
یک مرد در آب شنیده شد
در استخر مردی دیده می شد که
با تمام وجودش شنا می کرد
و از ترس فریاد می کشید
مهمان ها مرد را تشویق می کردند
تا اینکه با پیراهن پاره شده
و آسیب های جزئی به آن طرف
استخر رسید و از آب خارج شد
رئیس مافیا از شجاعت آن جوان
بسیار تحت تأثیر قرار گرفت
و با هیجان به او گفت:
عالی بود پسرم !!
کارت حرف نداشت !!
باور نکردنی بود !!!
حالا برای جایزه یک میلیون دلار را
انتخاب میکنی یا شانس
ازدواج با دخترم را ؟
مرد جوان که نفس نفس میزد
و هنوز باورش نمی شد
از استخر زنده خارج شده است
گفت: ببین من نه اون
دختر افاده ایتو میخوام
نه اون پول کوفتیتــــو !!
من الان فقط عمه ی کسی
رو میخوام که منو هل داد تو آب !!
گزارشها حاکی از آن است
که آن جوان بعد از دسترسی
به عمه ی آن شخص
و فرو نشاندن خشم خود
یک دل نه صد دل عاشق شد
و با عمه ی آن شخص ازدواج کرد
و با محبت و عشقی که از او گرفت
دار و دسته و باند خود را تشکیل داد
و به دلیل خاطره ای که از تمساح داشت
برند معروف " لاکست " را
در جهان تاسیس کرد .
-------------------------------
پ.ن : یه وقتایی حتی بدخواها میتونن
ما رو به سمت موفقیت هل بدن
۲۰ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۲۴