به وبلاگ علی شهریور خوش آمدید ...

🐍 ❌

شنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰۶:۵۲ ب.ظ

روزی جوانی نزد
عالمی فرزانه رفت و گفت :
جناب استاد من رفیقی دارم
که سالها در حقش نیکی کردم
اما امروز در جواب تمام زحماتم
میگوید مگر من از تو خواستم !!
لطفا مرا نصحیتی کن

پیر فرزانه گفت : خیالت نباشد
این رسم روزگار است
لیکن این شعر که برایت
میخوانم تا آخر عمرت
آویزه ی گوش خود کن


سَر ناسزایان براَفراشتن

وَز ایشان امید بِهی داشتن

سَر رِشتۀ خویش

گم کردن‌است

به جیب اَندرون مار


🐍 پَروردن‌است .

۰۱/۱۲/۲۰
ادمین