به وبلاگ علی شهریور خوش آمدید ...

🧶 🅰️Li ✂️ SH 🧶

شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۰، ۰۱:۱۳ ب.ظ

در یکی از کوچه های
قدیمی  شهر
چهار خیاط بودند
که همیشه برای
داشتن
مشتری بیشتر باهم
در
رقابت بودن
روزی
اولین خیاط 
فکری به ذهنش رسید
یک
تابلو بالای مغازه اش
نصب کرد و روی تابلو نوشت :

“بهترین خیاط شهر”
دومین خیاط از لجش روی
تابلوی سردر مغازش نوشت :
“بهترین خیاط کشور”
سومین خیاط که  مغرورتر
از همه بود نوشت :

"بهترین خیاط دنیا “
اما چهارمین خیاط 
که مرد زیرکی بود
وقتی با این
اوضاع مواجه شد
روی تابلو ی خود
نوشت
“بهترین خیاط این کوچه”
و با همین خلاقیت ساده
همیشه مشتری های بیشتری
از ان سه خیاط
به دست اورد
-------------------------

پ.ن : گاهی نباید دنیایمان را
انقدر بزرگ کنیم که در آن گم شویم
میتوانیم در همین دنیایی که هستیم
 آدم بزرگى باشیم.

۰۰/۰۴/۱۹
ادمین