روزی سرخ پوستی جوان
بعد از مرگ پدربزرگش
رئیس قبیله شد
سرخ پوستان از او پرسیدند
ایا زمستان سختی در پیش است ؟
رئیس جوان قبیله که
نمی دانست چه بگوید گفت:
بروید و برای احتیاط هیزم
کافی تهیه کنید
سپس پنهانی به سازمان هواشناسی
زنگ زد : ببخشید ایا امسال
زمستان سردی در پیش است ؟
و پاسخ شنید : این طور به نظر میرسد
پس دستور داد که مقدار
بیشتری هیزم جمع کنند
و بعد دوباره به سازمان هواشناسی
زنگ زد و پرسید:
ایا شما نظر قبلی خود را تایید میکنید ؟
و پاسخ شنید : بله صد درصد
این بار دستور داد همه ی سرخپوستان
چه مرد و چه زن تمام توانشان را برای
جمع اوری هیزم بیشتر به کار بگیرن
و دوباره با سازمان هواشناسی
تماس گرفت :آیا شما مطمئنید امسال
زمستان سردی در پیش است ؟
و پاسخ شنید : جناب بگذارید
این طور بگویم سردترین زمستان
تاریخ معاصر در راه است
او پرسید : از کجا میدانید ؟
و پاسخ شنید : چون سرخپوستان دارند
دیوانه وار ، هیزم جمع میکنند !!!
----------------------
پ.ن : گاهی این خود ما هستیم
که با شایعه پراکنی و
با روی آوردن غیر معمول
به یک کالا و خرید بیشتر از نیاز
باعث گرانی میشویم !!!
۲۱ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۵